یادداشت روز

ضرورت اصلاح روش‌ها با توجه به تغییر در روند مصرف مواد مخدر

کد خبر : 10232

نویسنده : محمدرضا قدیرزاده کارشناس ارشد مرکز تحقیقات سازمان پزشکی قانونی

 

اعتیاد به مواد مخدر امروزه یکی از معضلات اساسی زندگی بشری به شمار می رود، نزدیک به یک قرن است که جامعه بشری در سطحی گسترده مصمم به چاره اندیشی درباره این معضل شده است. کشورهای مختلف با توجه به زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود راه حل هایی را برای مواجهه با این معضل لحاظ کرده‌اند.

تردیدی وجود ندارد که اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی خود زاییده آسیب های دیگری است و خسارت‌های مختلفی را نیز موجب خواهد شد.

بدین معنا که اعتیاد ممکن است ناشی از افسردگی، ناکامی و بیکاری باشد و در عین حال ممکن است زمینه بروز طلاق، پرخاشگری در خانواده، فرار از منزل و نظایر این ها را فراهم کند. اما نکته مهم و اساسی آن است که در سال های اخیر این پدیده با آثار تخریبی بیشتری همراه بوده و سیمای تلخ تری از آن در جامعه نمود یافته است.

آنچه این تلخکامی را موجب شده، گرایش جوانان به مصرف موادمخدر صنعتی بوده است. ترکیبات این مواد جدید مخدر آثاری به مراتب وحشتناک‌تر را بر سیستم عصبی و جسمی افراد وارد می کند و میزان وابستگی به این مخدرها به شکل نگران‌کننده‌ای بیشتر است.

البته که این تغییر گرایش جوانان از مواد سنتی که در اکثر کشورهای جهان رخ می‌دهد، تنها مختص به ایران نیست. در واقع وضعیت اقتصادی و سطح تحصیلات تاثیر بسزایی در تغییر ذائقه و نوع مصرف مواد دارد، طوری که در گذشته از مواد مخدری استفاده می شد که سستی و تخدیر را منتج می شد اما در شرایط فعلی مواد محرک و توهم‌زا بازار خود را پیدا کرده‌اند. برآوردها نشان می دهد؛ مصرف شیشه در گذشته در کشور ۶ درصد بود و در حال حاضر این میزان به ۲۶ درصد افزایش پیدا کرده است. علاوه بر این، ماده محرک و توهم زایی همچون گل در زمره پُرمصرف‌ها قرار گرفته است. همچنین استفاده از قرص ترامادول که موجب برانگیختگی و افزایش هوشیاری می شود، در بین جوانان بیشتر شایع شده که این امر بسیار هشداردهنده‌ است.

آنچه در روند این  تغییر گرایش نگران کننده می نماید، تبعات عملکردی مصرف کنندگان است. مصداق آن را در بروز جنایت‌هایی می‌توان دید که افراد به واسطه مصرف مخدرهای صنعتی مرتکب می‌شوند و اغلب با اخبار آن در رسانه‌ها مواجه می‌شویم. تاثیر سوء این مواد چنان است که سیستم عصبی و قدرت تحلیل افراد را از میان می برد و تبعاتی را منجر می‌شود که از فرد در حالت عادی به هیچ وجه انتظار نمی‌رود.

مسئولان چندی پیش اعلام کردند که طی یک دهه گذشته میزان مصرف مواد مخدر صنعتی از ۳ درصد به ۲۵ درصد رسیده و متاسفانه در این میان، تمایل زنان برای مصرف به ۲ برابر رسیده است. افزایش مصرف‌کنندگان به ویژه در میان خانم‌ها، گواه یک سونامی برای خانواده‌هاست.

به اذعان کارشناسان امر، مصرف مواد مخدر یکی از عوامل اصلی اختلال در روابط اعضای خانواده و ارتکاب جرایم است و بهداشت و سلامت افراد و جامعه را با خطرهای جدی مواجه می سازد و هزینه های اقتصادی آن برای کشور از حد تصور خارج است. بنابراین برخی مصرف مواد را جرم تلقی می کنند، حال اگر موضوعی تحت شمول جرایم کیفری تلقی شود باید برای مبارزه و مقابله با آن پدیده نیز از مکانیزم های مبارزه با جرم استفاده کرد که باز خود همین مبارزه هم نیازمند صرف هزینه‌های گزاف است.

گرچه تاکنون راهکارهای فراوانی برای مبارزه و حتی پیشگیری از این پدیده توسط سیاستگذاران اتخاذ شده، اما روند رو به رشد مصرف، حکایت از آن دارد که این سیاست‌ها به شایستگی محقق نمی‌شوند یا حداقل اثرگذاری کافی را بر بدنه جامعه ندارند.

بخشی از رویکردهای پیشگیرانه به ویژه در بخش مبارزه با این مخدرها، نیازمند اصلاح و ارتقای قوانین است. حذف مشروط حکم اعدام برای حمل مواد مخدر  که در هفته‌های پایانی سال گذشته در مجلس رخ داد، دغدغه‌ای را در خصوص بازدارنده بودن مجازات‌ها شکل داد. طبعا طراحان این بحث دفاع خود را از آن دارند اما به هر روی، هر تغییر در رویکرد مبارزه با مواد مخدر، باید با روش و سیاستی جایگزین و جدید همراه باشد. همچنین به نظر می‌رسد مجازات حبس نیز به تنهایی جوابگوی شرایط موجود نیست. چنان که به گواه آمارها، ۷۵درصد زندانیان کشور به دلیل جرایمی که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با مواد مخدر مرتبط است، زندانی شده‌اند و در این میان، جرم ۴۴ درصد آن‌ها به صورت مستقیم با این مقوله مرتبط بوده است.

به نظر می‌رسد در حوزه فرهنگ‌سازی باید نگاه ویژه‌ای شکل بگیرد. البته که پیشگیری از پدیده شوم اعتیاد و فرهنگ‌سازی برای نسل‌های مختلف به منظور اجتناب از مصرف آن، روندی زمان‌بر خواهد بود اما یک برنامه‌ریزی قوی و جامع در این حوزه، می‌تواند تاثیری ریشه‌دار به همراه داشته باشد.

قاعدتا بخشی از برنامه‌های پیشگیرانه باید با محوریت خانواده‌ها تعریف شوند و اساسا ساختار مراقبت و حمایت، ابتدا باید در این بدنه شکل بگیرد. تقویت توان خانواده‌ها برای حمایت از اعضای خود، از تحمیل بسیاری از خسارت‌های آتی جلوگیری خواهد کرد.

با توجه به بحث‌های مطرح شده و دغدغه‌های موجود، باید تاکید کرد؛ مقوله پیشگیری و درمان اعتیاد، نظر به تغییر رویکردهای مصرف، باید در کشورمان به شایستگی اصلاح شود و هر قدر در این مسیر تعلل کنیم، خسران بیشتری را متوجه جامعه و نسل‌های آینده کرده‌ایم.

 

منبع: روزنامه خراسان

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هشت − هشت =

دکمه بازگشت به بالا
بستن