از اقتضائات مشهد ۲۰۱۷ و پایتخت فرهنگ اسلامی، زیاد گفته و زیاد شنیدهایم. در تعریف زیرساختهای مورد نیاز این شهر برای این مناسبت، نکات متعددی بیان میشود که در میان آنها باید به اولویتها و ضرورتها توجه کرد. همانهایی که متن و بطن شهر را متناسب با این عنوان، بهبود میبخشد.
حقیقت آن است که ظرفیت های موجود شهر مشهد در سطحی است که حتی میتوان آن را از شهرهایی که در ادوار مختلف به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزیده شدهاند؛ متمایز و مجهزتر دید. هم بستر فرهنگی و هم زیرساختهایی که در این سالها به منظور پذیرایی از زائران حرم امام هشتم شیعیان فراهم آمده است؛ بسیاری از اقتضائات را پوشش میدهد.
اما در این میان لازم است به یک رویکرد مهم در این انتخاب نیز اشاره کنیم. در مرحله اعلام این انتخاب، آن را به مثابه فرصتی برای شهر مشهد تلقی کردیم. فرصتی که اگرچه بهانهاش سال ۲۰۱۷ و انتخاب آیسسکو بود اما میتوانست در یک نگاه کلان، نیازهایی مهمتر را برای این شهر، برطرف کند.
این رویکرد را از این حیث اختیار کردیم که مشهد را نه فقط در یک سال بلکه در تمامی ایام، پایتخت فرهنگ اسلامی، پایتخت فرهنگی جهان اسلام و پایتخت معنوی ایران میدانیم.
در این زمینه کوشیدیم تا علاوه بر زیرساختهای فرهنگی، نیازهای عمرانی و… را نیز تامین کنیم.
چنین تعاملاتی در جهان اسلام نیز، همین رویکرد مترقی را دنبال میکند و انتخاب بعضی از محرومترین شهرهای اسلامی نیز به عنوان میزبان برنامههای این مناسبت، از همین حیث انجام میگیرد. در این زمینه تلاش ما این است که سیما و جایگاه فرهنگی شهر مشهد را در مقام یک پایتخت شایسته فرهنگی، در سطح جهان اسلام، تبیین کنیم.
در این زمینه، سلسله برنامهها و رخدادهای فرهنگی را پیشبینی کردیم که از جمله آن میتوان به برگزاری مسابقات بین المللی قرآن دانشجویان مسلمان، جشنواره بین المللی شعر فجر، گرامیداشت روزهای ملی نظیر روز فردوسی و اجلاسیه های مختلف فرهنگی اشاره کرد.
تلاش در راستای این فعالیت ها در شهر مشهد به صورت مستمر انجام شده است و بر این باوریم که ۲۰۱۷ میتواند یک آغاز باشد تا مشهد به مرکز برگزاری رخدادهای بسیاری بدل شود. به عنوان مثال قصد داریم جشنواره بین المللی فیلمهای دینی را در مشهد برگزار کنیم و این رویکرد مستمر ما در قالب برنامهای پنج ساله تعریف میشود.
برخی جریانات فرهنگی را نیز میتوان در بستر و فرصتی که مشهد ۲۰۱۷ فراهم آورده است، به جهانیان معرفی کرد. از جمله آنها ظرفیت های قرآنی است که در این شهر فراوانند اما به رغم توان کیفی و کمی موجود در این بخش، هنوز بستر ارتباط با ظرفیتهای بینالمللی این حوزه وجود ندارد. اما ظرفیت برجسته دیگری که باید در چارچوب برنامههای مشهد ۲۰۱۷ به کشورهای مسلمان معرفی شود، مجموعه «آستان قدس رضوی» است. این ساختار عظیم که نمونهای بارز و شایسته از مدیریت اسلامی است، میتواند مصادیق فراوانی برای مسلمانان در اقصی نقاط جهان فراهم آورد.
در این میان از «زبان فارسی» میتوان به عنوان سومین ظرفیت بالقوه یاد کرد. بزرگان زبان فارسی همچون فردوسی، خیام و… پرورش یافته خاک خراسان هستند و میتوان به اتکای همین ظرفیت، قلمروی زبان فارسی را که کشورهای همسایه را نیز در برمیگیرد، احیا کرد.
در این زمینه پیشنهاد دادیم تا ۲۵ اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت حکیم فردوسی و زبان فارسی تثبیت شود و این مهم در شورای عالی انقلاب فرهنگی به ثبت رسید.
اعتقاد داریم که انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی؛ نظر به آنکه دولت تدبیر و امید نیز یک رویکرد مهم خود را توسعه دیپلماسی فرهنگی در سطح کشورهای منطقه و مسلمان معرفی کرده است، میتواند برای تمامی شئون مفید واقع شود.
زمانی که عنوان می شود مشهد در سال ۲۰۱۷ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی خواهد شد، انتظار میرود خود را در سطح جهان معرفی کنیم، از همین رو نباید عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی را از منظر خودمان تعریف کنیم، زیرا نامگذاری نمیتواند مشکل ما را حل کند بلکه باید متناسب با این نامگذاری ادبیات خود را تعریف و متناسب با اقتضائات بینالمللی در جهان حضور پیدا کنیم. خوشبختانه وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و امور خارجه، عنایت ویژه ای به این موضوع دارند و مصوبه اخیر هیئت دولت حاکی از تدبیر این مجموعه برای مقوله مشهد ۲۰۱۷ است. امیدواریم در راستای طرحهای مشهد ۲۰۱۷ بتوانیم فرصت دیپلماسی فرهنگی را فراهم آوریم.