*محسن انصاری
کارآفرینی در واقع فرآیند تشخیص، ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها در زمینه های متنوع و گوناگون است. از این رو کارآفرین را می توان در نظام اقتصادی و اجتماعی هر کشوری به عنوان مهمترین بازیگر کلیدی تغییر به شمار آورد زیرا حرکت از اقتصاد دربردارنده منابع طبیعی به طرف اقتصاد مبتنی بر دانش که تاب آوری نهادهای اقتصادی را در برابر شوک های داخلی و خارجی افزایش می دهد، بدون وجود کارآفرینان اقتصادی و بهره گیری از بینش کارآفرینانه آنان امکان پذیر نخواهد بود.
کارآفرینی یکی از عوامل موثر بر اقتصاد است و کارآفرینان همواره در توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته نقش محوری داشته اند زیرا با کشف فرصت ها، آن را به بهره برداری می رسانند، از این رو می توان گفت، راه توسعه پایدار و رسیدن به جامعه به دور از فقر و نابرابری به همت کارآفرینان اجتماعی و سیاسی هموار می شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد علت توسعه بسیاری از کشورهای صنعتی، کارآفرینی بوده است.
توسعه در جهان کنونی به معنای کلی بدون توجه به آموزش های فنی و حرفه ای مفهومی نخواهد داشت که این آموزش ها نیاز اساسی کارآفرینان به شمار می رود. در واقع ویژگی های این آموزش ها، نوعی پرورش کارآفرین محسوب می شود، به این معنی که افراد پس از کسب مهارت و تخصص دانش فنی قادر خواهند بود، فرصت های شغلی مناسبی را به دست آورند و در نهایت فرصت شغلی ایجاد کنند. از این رو توسعه آموزش های فنی و حرفه ای در شرایط کنونی برای اقتصاد و فرهنگ ایران و به ویژه شتاب دهی به فرایند تولید امری ضروری است. کار محور بودن آموزش های فنی و حرفه ای سبب شده است تا این آموزش ها به عنوان یکی از عنصرهای کلیدی جهت تحقق پیشرفت های اقتصادی و از جمله عوامل موثر در موفقیت کشورهای گوناگون تلقی شود.
مهم ترین مبحث در توسعه کارآفرینی و موفقیت اقتصادی کشورها را می توان گسترش فرهنگ کارآفرینی و ارتقا سطح فعالیت های کارآفرینانه دانست که برای دست یافتن به این امر شناسایی و بررسی عوامل مختلف محیطی موثر بر توسعه کارآفرینی، می تواند در برنامه ریزی ها و سیاست گزاری های کلان به منظور پیشرفت فعالیت های کارآفرینانه کمک موثری کند. کارآفرینی بیش از آنکه یک ویژگی باشد یک بینش و الگوی رفتاری است که برای نتیجه گیری مطلوب نیاز به همراهی دیگران دارد و در انزوا و تنها با تکیه بر توانایی های ذهنی و فردی رخ نمی دهد. بلکه در یک اکوسیستم پیچیده پدیدار می شود که تمامی اجزای آن بر هم تاثیر می گذارند و از هم تاثیر می پذیرند. به همین سبب تجربه نشان داده است، زمانی که فرصت های موجود در یک کشور امکان بهره برداری به وسیله کارآفرینان را خواهند داشت که تمامی نهادها همزمان، هماهنگ و هم راستا با یکدیگر تکامل پیدا کنند.
کارآفرینی در حال حاضر به عنوان یک حرفه شناخته می شود و بایستی همانند دیگر حرفه ها توسعه یابد و از راه برنامه های آموزشی و دانشگاهی خاص مبتنی بر مطالعه های رفتاری و تجربی پرورش پیدا کند.
اگر کارآفرینی را ایجاد کسب و کار تازه بدانیم باید در آن سه موضوع اصلی یعنی درک فرصت، نوآوری و ارزش آفرینی مطرح باشد. در کارآفرینی مبحث اشتغالزایی به صورت مستقیم مطرح نیست بلکه در بیشتر موارد اشتغال پیامد و محصول کارآفرینی است. همان طور که ایجاد ثروت و رفاه از دیگر نتیجه های کارآفرینی به شمار می روند.
توسعه کارآفرینی نیازمند شبکه ای از عناصر مختلف است و از این شبکه به عنوان اکوسیستم کارآفرینی نام می برند که به عناصر، افراد، سازمان ها و مؤسسه هایی اشاره دارد که همچون محرک یا مانعی در جهت کارآفرین شدن افراد عمل می کنند.این اکوسیستم دربرگیرنده عناصر زیادی است و می توانند در هفت قلمرو اصلی بازار(Market)، سیاست(Policy)، سرمایه مالی(Finance)، فرهنگ(Culture)، حمایت ها(Supports)، سرمایه انسانی(Human Capital) و نهادها(institution) گروه بندی شوند. در این اکوسیستم، سرمایه انسانی افرادی هستند که در کنار داشتن دانش و مهارت فنی لازم برای اجرای یک تفکر، دارای مهارت های ارتباط موثر، بازاریابی، فروش، گفت و گو و … نیز هستند. این مهارت ها علاوه بر ویژگی های شخصیتی نظیر خلاقیت، اعتماد به نفس، ریسک پذیری؛ نیاز به توفیق، کانون کنترل درونی و … دارند. البته آموزش های فنی و حرفه ای می تواند به ارتقای اعتماد به نفس مهارت آموزان، شناسایی و درک فرصت های کارآفرینی و تغییر در نگرش افراد جامعه کمک کند که این موضوع ها، مباحث مهمی در کارآفرینی محسوب می شوند. از این رو می توان داشتن مهارت را شرط لازم و کافی برای اشتغال دانست اما این امر شرط کافی برای کارآفرینی نیست.
.بدون شک آموزش مهارت های فنی و حرفه ای زمینه را برای ایجاد فرصت های شغلی و درآمد اقتصادی مهارت آموزان فراهم می کند تا از این راه از بروز بسیاری از معضل های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جلوگیری شود. بنابراین به منظور ایجاد تغییرهای موثر و مثبت اجتماعی و فرهنگی یکی از مهمترین راهکارهای اجرایی در جوامع، ارایه آموزش ها و مهارت های کاربردی از جمله آموزش های فنی و حرفه ای است.این آموزش ها علاوه بر کاهش نرخ بیکاری و در نتیجه کاهش تبعات منفی آن می تواند به افزایش اعتماد به نفس مهارت آموزان و جوانان، کاهش مهاجرت بی رویه به شهرها، ارتقای سطح سلامت روح و روان، افزایش امید به زندگی و توانمند سازی افراد جامعه برای داشتن زندگی بهتر کمک کند.
بهبود و ارتقا مهارت های نیروی انسانی از راه گسترش آموزش های فنی و حرفه ای می تواند زمینه ساز توسعه کشور شود. بنابراین در ایران این امر به عنوان یکی از راهکارها و ابزارهای مهم در توانمندسازی سرمایه های انسانی و از اولویت های راهبردی برای سرآمدی است و می تواند به عنوان یکی از راهکارهای تحقق شعار «اقتصاد مقاومتی» باشد.
* مدرس دانشگاه جامع علمی و کاربردی