مشهد در هفته جاری میزبان اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس است. این شهر رفت و آمد چهرههای شاخص زیادی را دیده اما این فرصت از آن جهت مغتنم است که مجلس دهم در آغاز کار خود، با تصویری شفافتر از نیازهای کلانشهر مشهد مواجه میشود.
مسئولان در سخنان و بیانات خود، این شهر را با عناوین مختلفی نظیر پایتخت معنوی ایران، پایتخت فرهنگی جهان اسلام و… مورد خطاب قرار میدهند اما باید پرسید که آیا همین افراد زیرساختها و امکانات این شهر را همتراز با این عناوین و از آن مهمتر در شأن بارگاه حضرت رضا(ع) میدانند یا خیر؟
پاسخ شفاف به این سوال را باید بعد از قدم زدن در حاشیه شهر مشهد یا بازدید از بافت فرسوده اطراف حرم رضوی، جویا شد.شهر مشهد به اذعان آنهایی که دغدغهاش را دارند، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند که توجه وکلای مردم بدان میتواند گرهگشا باشد.
قطعا حاشیه شهر مشهد را که یک سوم جمعیت آن را در خود جای داده است، میتوان بزرگ ترین مشکل این شهر دانست. تا به امروز اقدامات مناسبی برای رفع محرومیت در این محدوده انجام شده است اما از آنجا که در ابعاد کوچک یا در دوره محدودی بوده، نتوانسته است اثرگذاری کافی داشته باشد.
شاید بتوان گفت که مهمترین دلیل ناکامی در ساماندهی این حاشیه و پیشگیری از رشد آن، ضعف در همگرایی دستگاههای مسئول است. از آنجا که موضوع حاشیهنشینی یک بحث میانبخشی است، باید همه دستگاهها در رفع آن مشارکت کنند که این امر را متاسفانه در سالهای گذشته شاهد نبودهایم.
بعضی نهادها و دستگاهها به طور محدود دست به ایجاد مراکزی برای کاهش آسیبها در این مناطق زدهاند اما از آنجا که مشکلاتی نظیر بیکاری و فقر و در نهایت اعتیاد در این بستر، درمان نشده است؛ آنچه انجام دادهاند، نتایج گستردهای نداشته است.
امسال خوشبختانه با مساعدت و همگرایی دولت و مجلس، بودجه و اعتباری مناسب برای حاشیه شهر مشهد تعیین شد اما آنچه به دغدغه ما بدل شده، این است که در سالهای گذشته نیز حرف از اعداد و ارقام خوبی بود که اگر به مرحله «تخصیص» میرسید، حتما تحولات زیادی را رقم میزد اما هرگز رنگ تحقق نگرفت تا شرایط «حاشیه» سامانی نگیرد.
به علاوه در دغدغه اعتبار، باید نگاهی هم به بسترهایی داشت که عامل رشد حاشیه در دامن شهر مشهد میشود، چنانکه امروز مسئولان نسبت به ایجاد «حاشیه بر حاشیه شهر» هشدار میدهند.
باید بپذیریم حاشیهنشینی که امروز شاهد آن هستیم، نتیجه سوء مدیریت در روستاهای حریم شهر مشهد است و اگر شیوه مدیریتی خود را در قبال روستاها تغییر ندهیم، در ١٠سال آینده دچار مشکلات جدیتری در این زمینه خواهیم شد و در صورت بی توجهی به این معضلات حل آن در آینده بسیار هزینهبر خواهد بود.
بخش عمده ساکنان امروز حاشیه مشهد، همان روستاییان دیروز هستند که اگر اقتصاد روستا سامان میگرفت، زندگیشان را با حاشیهنشینی در شهر عوض نمیکردند.
این مقولهای است که باید به طور جدی مورد توجه مسئولان قرار گیرد و دولت باید در برنامه ششم برای این مقوله با هدف پیشگیری از تشدید پدیده حاشیهنشینی، تدبیری بیندیشد.
علاوه بر اینها موضوع حاشیهنشینی و مهار آن در کل کشور باید یکی از سرفصلهای مهم این برنامه را دربرگیرد تا شهرهایی که رو به توسعه میروند و نسلی که چشمانتظار آیندهنگری امروز ماست، دیگر با این معضل روبه رو نشوند.باید در نظر داشت که ناهماهنگی و حتی گاه انجام اقدامات متناقض، نه تنها نتایج مثبتی به بار نمیآورد که ممکن است بازده کار را نیز به شدت کاهش دهد. اما در پایان لازم است چند نکته را به همکارانم یادآور شوم.
کلانشهر مشهد دارای ظرفیتهای فراوان برای جذب گردشگر و پتانسیلهای متعدد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است، پس باید این شهر را به مثابه عناوینی که برای آن به کار میبریم، فراملی بدانیم و با این نگاه در جهت کمک به حل مشکلاتی نظیر حاشیهنشینی، بافت فرسوده، طرحهای اقتصادی و … گام موثری برداریم.