نویسنده: رضا سلیمان نوری
مسابقات جام ملت های اروپا امسال یا همان یورو ۲۰۱۶ در حالی به پایان رسید که سرشار از حواشی کوچک و بزرگ بود. حواشی که بسیاری از آنان صد درصد ورزشی بودند و مواردی هم بودند که هرچند به نوعی ورزشی محسوب می شدند اما ناخالصی غیر ورزشی آنان به موضوع اصلی چربش داشت. مسائلی مثل امنیت مسابقات، نوع اسکان تماشاگران، برخوردهای فیزیکی پیش آمده بین آنها، نحوه تعامل سایر کشورهای جهان با این جام و سرانجام استفاده دیگر کشورهای از فرصت خاص جام ملت های اروپا برای معرفی بهتر و بیشتر خود به شهروندان فرانسوی و صد البته گردشگران ورزشی حاضر شده در این کشور در دوران برگزاری جام از این دسته بود.
این مورد آخر درست همان امری است که برخی در کشور ما با دیدی بسیار باز به آن نگاه کرده و سعی کردند از این فرصت به بهترین نحو استفاده کنند و برخی نیز از کنار آن به راحتی گذشتند، گویی هیچ درکی از این فرصت بکر و تقریبا تکرار نشدنی نداشتند. برای روشنتر شدن اینکه چه گروهی از ایرانیان در دسته اول قرار گرفته و چه گروهی در دسته دوم باید کمی موضوع را بشکافیم.
همان گونه که اغلب شما میدانید در ۲ سال آینده میلادی به ترتیب دو کلانشهر مشهد و تبریز در وضعیتی خاص و ویژه قرار خواهند گرفت. نخست در سال ۲۰۱۷ مشهد مقدس به مدت یک سال «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» خواهد بود و بلافاصله پس از آن یعنی در سال ۲۰۱۸میلادی تبریز باز هم به مدت یک سال «پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی» می شود. دو موقعیتی که اگر به درستی قدر آنها دانسته شود و مسئولان امر چه در سطح ملی و چه در سطح شهری از آنها استفاده لازم را ببرند، بی شک در پایان این دوران شاهد تحول عظیمی در این دو شهر از جنبه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و شهری خواهیم بود. امری که اگر میزان تعامل مدیران کشوری برای اجرای بهتر این دو رخداد در دو کلانشهر مشهد و تبریز را برابر بدانیم، بی شک در مورد مدیران استانی و شهرستانی این گونه نیست زیرا که تبریزیها از کوچکترین فرصت ممکن سعی می کنند استفاده کرده و شهر خود را بیشتر معرفی کنند و حتی در این راه از کاه کوه بسازند و در مقابل مشهدی ها هر چند کوه را کاه نمی کنند اما سکوت و بی تفاوتی آنها در برابر رخدادهای مختلفی که هر کدام فرصتی برای بهتر مطرح شدن است، بی شک خود یک فرصت سوزی بسیار بزرگ است. نمونه بارز از کاه کوه ساختن تبریزی ها برای مطرح کردن بیشتر شهر خود به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال ۲۰۱۸ ماجرای اهدای یک تخته فرش و دو کوزه فرش ابریشم تبریز منقش به شمایل ویژه یورو ۲۰۱۶ و تیم های حاضر در آن به «نوئل له گریت» رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه از سوی علی آهنی سفیر ایران در این کشور است. امری که طی سال های اخیر بارها و بارها به منظور ابراز صلح دوستی ایران در مناسبت های مختلف تکرار شده است.
ماجرایی که تا پیش از انتشار عکس فرش اهدایی بسیار ساده و معمولی بود اما پس از انتشار این عکس مشخص شد که مسئولان تبریزی در حالی که همتایان مشهدی آنان در خواب غفلت بسر می برند از هر فرصتی برای مطرح کردن بیشتر انتخاب این شهر به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی استفاده می کنند و بر همین اساس برروی این فرش اهدایی نیز متنی در این راستا حک کرده اند تا شاید این باعث شود حتی یک نفر بیشتر در سال ۲۰۱۸ به تبریز سفر کند. فرصتی که مدیران مشهدی به مانند بسیاری از فرصت های پیش از این به راحتی آن را از دست دادند. ماجرایی که تاثیر خود را در طول سال ۲۰۱۷ که مشهد عنوان پرطمطراق «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» را در اختیار دارد، نشان خواهد داد و آن زمان استن که جز افسوس خوردن کاری نمی توان کرد. افسوس خوردنی که سال بعد از آن و به هنگامی که تبریز «پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی» است، روز به روز و لحظه به لحظه بیشتر می شود مگر آنکه مدیران مشهد و خراسان رضوی به خود آمده و از اندک فرصت های بین المللی باقی مانده تا آغاز ۲۰۱۷ خواسته مسابقات المپیک پیش رو نهایت استفاده را به عمل آوردند.
*کارشناس ارشد ایرانشناسی و فعال فرهنگی