چگونه می توان خاطرات مشهد را جمع کرد وقتی تمام خانه های قدیمی آن را از بین می بریم
به گزارش صبح مشهد رضا کیانیان هنرمند نام آشنای تئاتر، سینما و تلویزیون که سال های کودکی و نوجوانی اش را در مشهد سپری کرده، بارها و بارها درباره این شهر مقدس و ویژگی های آن سخن گفته است، اما این بار گلایه و افسوس از آنچه در بافت پیرامونی حرم مطهر امام رضا(ع) رخ داده و می دهد، او را به سخن وا داشته است. کیانیان در گفت و گو با «معماری نیوز» چنین می گوید: برخی از شهرها مانند مشهد یک سری ویژگیهای استثنایی دارند که با شهرهای دیگر متفاوت است. مشهد فقط شهر مشهدیها نیست که تنها آنها نگرانش باشند، شهری است که هر ایرانی از آن خاطره و تجربهای دارد. یک شهر را خاطرات مردم میسازد. خاطرات کوچهها و محلهها. اما متأسفانه ما از تاریخ شهرها غافلیم. هر چیزی اصیلش زیباست اما امروزه ما هر آنچه قدیمی و اصیل است، خراب میکنیم و به جایش چیزهای جدید میسازیم. این قضیه تا آن جا پیش رفته است که درک و تصور امروزی ما از مشهد و حرم با درک کودکیمان در تضاد است. امروز با شهری روبه رو هستیم که پول و سرمایه و ساختمانهای بزرگ در مشهد حرف نخست را میزند. همیشه بازار حول حرم وجود داشته است و مردم و زائران نیز از آن ها سوغاتی میخریدند اما این خرید با خرید از ساختمانهای تجاری بزرگ متفاوت است. آن خرید بخشی از تجربه مذهبی و معنوی تجارت بود، اما امروز دیگر چنین حسی با چنین ساختمانهایی ایجاد نمی شود. اگر قرار است این شهر در سال ۲۰۱۷ پایتخت فرهنگی و معنوی شود، باید در برنامهریزیها ابتدا به مسائل فرهنگی توجه شود. باید محیط فرهنگی پیرامون حرم سالمتر شود. مردم باید در اطراف حرم معنویت را ببینند نه سودجویی را. اینکه تاریخی دارد و یک مرکز تاریخی. قصه مشهد با شأن مرقد حضرت رضا(ع) شکل گرفته است و تمام مداخلات شهری در طول تاریخ حول این مرکز زیارتی و خدمت به زائران او بوده است. اما آیا امروز هم این آداب رعایت شده است؟! اگر مردم نتوانند معنای زیارت و ارتباط معنوی را پیدا کنند، این ساخت و سازها چه فایدهای دارد؟ آیا این فضاها حس زیارت و ارتباط معنوی با امام و مکملهای آن را تأمین می کند؟ موضوع فقط بنا و ساختمان نیست؛ آیا ما توانسته ایم حس مجاوران و زائران را زنده نگه داریم؟
باید هر کاری از دستمان بر میآید برای مشهد انجام دهیم
مشهد، پایتخت معنوی ایران است و معنویت مفهوم خاصی دارد. هنر و همه خلاقیتها جزو معنویات هستند، ذات هنر ایجاد پیوند با خالق است، وقتی مشهد پایتخت معنوی ایران است، پس هنر در آن باید در حد اعلا باشد. چشم پوشی از منافع تجاری باید در حد اعلا باشد، فرهنگ باید در حد اعلا باشد، متقابلاً هنرمندش هم باید در حد اعلا باشد. از آنجا که معماری هم جزئی از هنر است باید معماری این شهر هم در حد اعلا باشد. باید هر کاری از دستمان بر میآید برای این پایتخت فرهنگی و زیارتی انجام دهیم. باید بهترین معماران ایران و جهان، بهترینها را در مشهد بسازند. باید معماران، شهر را به گونهای بسازند و مسئولان شهری شهر را به گونه ای نگه دارند که شناسنامه شهر و شهروندان، خاطرات، هویت ، آداب شهر مشخص باشد، اما آیا ما با مشهد این گونه رفتار کردهایم؟ در همه جای جهان مردم و مسئولان در حفظ هویت و میراث تاریخی خود میکوشند و خاطرات شفاهی شهرشان را جمعآوری میکنند. اکنون از محلههای قدیمی مشهد، از آداب زیارت، از خاطرههای شهر چه چیزی باقی مانده است؟ چگونه میتوان خاطرات این شهر را جمع کرد وقتی تمام خانههای قدیمی آن را از بین میبریم؟ شناسنامه امروزی مشهد از کجا سرچشمه میگیرد؟