اتفاقات متعددی، در طول سالیان دست به دست هم دادند تا بر دامن مشهد، حاشیهای شکل بگیرد که امروز ۳۵درصد جمعیت این شهر را در خود جای داده و از حیث مسائل، مشکلات و آسیبها، به یکی از اولویتهای ملی برای ساماندهی تبدیل شده است.
حاشیه شهر یک بحث جدی است که نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد. تشتت اقدامات و رویکردهای مسئولان و نهادهای مختلف نسبت به این بحث، از نداشتن شناخت آن ها نسبت به موضوع حاشیه شهر مشهد نشات میگیرد و همین امر هم باعث شده است تا با وجود تنوع اقدامات، نتایج و خروجی کار، کافی نباشد.
خاطرم هست در سفر رئیس جمهور به مشهد مقدس، پیشنهاد دادیم که مسیر حرکت کاروان وی در شهر، تغییر یابد تا ایشان سیمای واقعی مشهد را ملاحظه کنند که مورد موافقت قرار نگرفت.
این پوسته بیرونی شهر است که جلوهای مطلوب دارد اما سیمای حاشیه آن اگر برای دستاندرکاران امر نمایش داده نشود، به همین محرومیت و آشفتگی فعلی مبتلا خواهد ماند.
زخم حاشیهنشینی بر سیمای شهر مشهد عمیق است و صرفا با برنامهریزی مدون و هماهنگ و صرف بودجهای متناسب میتوان این مشکل را درمان کرد. گام اول در این مسیر باید چارهجویی برای دلایلی باشد که به گسترش این حاشیه منجر شدهاند. از دلایل جغرافیایی و اقلیمی تا شرایط اقتصادی مهاجران که عمدتا روستایی هستند.
متاسفانه همین بی توجهی به ریشهها باعث شده است تا عمده برنامههایی که در راستای کنترل حاشیه نشینی در این شهر انجام میشود، راه به جایی نبرد و چه بسا به ایجاد حاشیهای جدید بر دامن حاشیه قبلی منجر شود.
اما مانع بعدی بر سر ساماندهی حاشیه شهر مشهد، «وعدههای تحقق نیافته» است. متاسفانه وعدههای متعددی در مورد حاشیه شهر مشهد مطرح شده است که بعضا شماری در قالب برنامه و طرح نیز تدوین شدند اما به دلیل تخصیص نیافتن بودجه یا توقف در میانه کار، راه به جایی نبردند. به نظر میرسد محرومیت این بافت حاشیهای و جمعیت بالای ساکن در آن، هنوز برای مسئولان دولتی، به اثبات نرسیده است و از این حیث آن را در اولویت تخصیص یا لااقل تحقق قول و وعدههایشان قرار نمیدهند.
اصل حاشیهنشینی در مشهد با یک نگاه درست، ریشهای و جامع به این بحث قابل حل خواهد بود. در این نگاه درست، اول باید مسائل اقتصادی و فرهنگی حاشیهنشینان اولویت پیدا کند و این در حالی است که تا به امروز، عملکرد اصلاحی دستگاههای مختلف عمدتا بر ساختار کالبدی این محدوده تمرکز داشته است.
در بخش فرهنگی، ضعفهایی وجود دارد و اقدامات صورت گرفته برای حاشیهنشینی در این حوزه اگرچه پُررنگ شدهاند اما به قواره نیازها نبوده و نیستند. اجماعی باید شکل بگیرد تا همه توانها را زیر یک چتر جمع کند و مورد بهرهبرداری قرار دهد.
حساسیتزایی، باید دیگر اقدام ما در جهت جذب حداکثری منابع باشد.البته در این راستا اقداماتی انجام شده است همانطور که مقام معظم رهبری از مسئولان نظام خواستند تا در حوزه حاشیه نشینی ورود پیدا کنند؛ متولیان فرهنگی و نماینده ولی فقیه نیز در استان اقدامات فرهنگی خود را شروع کرده اند اما بدون پشتیبانی با اقدامات عمرانی و خدماتی، بازخورد کافی را دریافت نخواهند کرد.
بودجههایی که دولت در سه سال گذشته برای حاشیه شهر مشهد وعده داده، باید در فرصت باقی مانده از دولت یازدهم محقق شود تا انبوه طرحهای پیشبینی شده، به اتکای این منبع مالی، کلید بخورد.
در چند سال گذشته مسئولان دولتی زیادی به مشهد سفر کردند و از بافت حاشیهای شهر مشهد بازدید داشتند؛ این بدین معناست که آنها مشکل را دیده و بدان واقفند، پس هر نوع کوتاهی در این رابطه پذیرفتنی نیست و نباید به بهانه اولویتها، چالشی که امروز گریبان یک میلیون حاشیهنشین مشهد را در حوزههای اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، اجتماعی و… گرفته است، به آسانی انکار نمود.امیدواریم دولت نسبت به موضوع حاشیه شهر و این اتفاق بزرگ که به عنوان یک معضل و آسیب در کشور مطرح است، توجه ویژه ای داشته باشد.این موضوع بر همه روشن است که با ۱۰۰میلیارد نمیتوان کار زیادی برای حاشیه شهر مشهد انجام داد.
اگر دولت توجه بیشتری به مطالبات نماینده ها و مسئولان داشته باشد، میتوانیم به رفع مسئله حاشیه شهر امیدوار باشیم.