“ترامپ به اندازه داعش برای دنیا خطرناک است”، این برآوردی است که گروه تحقیق بریتانیایی «واحد اطلاعاتی اکونومیست» از چشمانداز پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اخیراً از مردم خواست در انتخابهای خود دقت کنند. او با اشاره به حساسیت پست ریاست جمهوری و شرایط خاص دنیا در حال حاضر به ترامپ هشدار داد: ” ورود به کاخ سفید شبیه اجرای یک شوی تلویزیونی نیست.” تراژدی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آن قدر ترسناک است که نه تنها دموکراتها بلکه جمهوری خواهان را هم نگران کرده است. برخلاف آن چه تصور میشد قطعی شدن ترامپ به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوری خواه نتوانسته شکافهای درون حزبی را پر کند. موج انتقادها از ترامپ میان اعضای حزب جمهوری خواه در کنگره رو به افزایش است تا آن جا که دیگر این انتقادها جنبه رسانهای به خود گرفته است. گویی ترامپ عضوی غیرخودی بوده که خود را بر حزب تحمیل کرده است. پل رایان رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان کنگره روز پنجشنبه به شبکه سی ان ان گفت: فعلا آماده حمایت از ترامپ نیست. جان مک کین و میت رامنی دو نامزد پیشین حزب جمهوری خواه برای ریاست جمهوری و دو رئیس جمهور سابق جمهوری خواه یعنی جورج بوش پدر و جورج بوش پسر هم اعلام کردهاند که از ترامپ حمایت نخواهند کرد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام هم عدم حمایتش از ترامپ را رسانهای کرده است.
واسازی و بازسازی حزبی
واقعیت این است که الگوی عملکرد درون حزبی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از دو بخش« واسازی» Deconstruct و «بازسازی» Reconstruct تشکیل شده است. دو گانه ای که عدم توجه به آن معمولا باعث شکست و ناکامی یک حزب می شود. معمولا با شروع رقابت های درون حزبی، حزب دچار شکاف شده و نامزد ها سعی می کنند با قطبی کردن فضای داخلی حزب، شانس پیروزی خود را افزایش دهند اما این وا سازی حزبی دارای حد و مرز مشخصی است زیرا به دنبال مشخص شدن نامزد نهایی حزب او باید بتواند همه اعضای حزب را متحد ساخته و دست به باز سازی درونی حزب بزند. وا سازی بیش از حد، باز سازی حزبی را با مشکل مواجه خواهد کرد، دقیقا همین اتفاقی که برای حزب جمهوری خواه بر سر نامزدی ترامپ رخ داد و حتی بزرگان حزبی حاضر به حمایت از او نشده اند. دونالد ترامپ که در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به رهبر حزب جمهوری خواه نیز بدل خواهد شد در جریان رقابتهای درونحزبی بارها به سران این حزب حمله کرد و آنها را فاسد و متقلب خواند. این موضوع موجب شد تا برخی از جمهوریخواهان سرشناس علیه او موضع بگیرند. از اینجا باید دید که حزب زخم خورده و چند پاره جمهوری خواه چگونه میتواند پشت سر کسی متحد شود که با اظهارنظرهای آتشین، لقب منفورترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری در دهههای اخیر را به دست آورده است.
منفورترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری
دونالد ترامپ بعد از دوایت آیزنهاور، دومین فردی است که بعد از جنگ دوم جهانی، بدون داشتن سابقه پیروزی در هیچ انتخاباتی، نامزد نهایی جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری میشود. با این تفاوت که آیزنهاورِ یک ژنرال پنجستاره بود که فرماندهی نیروهای متفقین را در جبهه اروپا در جنگ جهانی دوم در کارنامه داشت و هفت سال بعد از آزاد کردن فرانسه و فتح آلمان، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شرکت کرد. در مقابل ترامپ مدعی است که سرمایه میلیونی پدرش را از راه خرید و فروش املاک به یک ثروت میلیاردی تبدیل کرده است و صاحب زنجیرهای از هتل و قمارخانه و زمین گلف در سراسر جهان است. او تا پیش از شرکت در رقابتهای درون حزبی جمهوریخواهان، شهرتش را مدیون شرکت در برنامههای عامهپسند «ریالیتی شو» بود و موفق شده بود با جنجال بر سر محل تولد باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا نظر رسانهها را به خود جلب کند. ترامپ در جریان کمپینش نیز بارها به دلیل عقاید غیرمتعارفش خبرساز شد. او تا امروز با اظهارنظرهایش گروه بزرگی از مهاجرین به آمریکا، به ویژه لاتینتباران و مکزیکیها را از خود رنجانده، مسلمانان را – حتی مسلمانان آمریکا را – با ایده ممنوعیت ورود آنها به آمریکا وحشت زده کرده و میزان محبوبیتش در میان زنان در سراسر آمریکا زیر ۳۰ درصد است. اما این همه ماجرا نیست برای درک این که چرا ترامپ منفورترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است توجه به این دو نکته نیز حائز اهمیت است.
پیروزی تنها با ۴ درصد آرا
اول اینکه دونالد ترامپ در انتخابات درون حزبی جمهوری خواهان برنده شده، اما نظرسنجیها درباره میزان محبوبیت او در سراسر آمریکا انجام میشود. در انتخابات درون حزبی، در برخی از ایالتها تنها کسانی که با عنوان جمهوری خواه یا دموکرات ثبت نام کردهاند اجازه شرکت دارند که همیشه اقلیتی از واجدین شرایط هستند. حتی در ایالتهایی که شرکت در انتخابات درون حزبی برای عموم آزاد است، معمولا تنها هواداران جدی احزاب در انتخابات شرکت میکنند و اکثریت کسانی که در انتخابات اصلی رای میدهند، در انتخابات درون حزبی شرکت نمیکنند. نکته دوم آرای دقیق کسانی است که به نامزدها رای دادهاند. در این انتخابات تا امروز ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به ترامپ رای دادهاند. در مقابل حدود ۱۸ میلیون نفر به دیگر نامزدها رای دادند. به بیان دیگر در درون خود حزب جمهوریخواه، اکثریت قابل توجهی از شرکتکنندگان در نهایت به ترامپ رای نداده اند! با این حال چون آن ۱۸ میلیون رای میان بیش از ۱۰ نامزد پخش شد، هیچ کس به تنهایی نتوانست با ترامپ رقابت کند. حالا این رای ۱۰ میلیونی به ترامپ چه معنایی دارد؟ جمعیت آمریکا (بر اساس آمار سال ۲۰۱۴) ۳۱۸ میلیون نفر است. از این تعداد تخمین زده میشود که حدود ۲۲۶ میلیون نفر در انتخابات امسال حق رای داشته باشند. قطعا همه آنها در انتخابات شرکت نمیکنند. متوسط مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حدود ۵۵ درصد است. با این توضیحات اگر مشارکت۵۵ درصد باشد، بیش از ۱۲۴ میلیون نفر در انتخابات نوامبر رای خواهند داد. کسانی که تا امروز ترامپ را به نامزد انتخابات تبدیل کردهاند، هشت و نیم درصد این جمعیت هستند! و مهمتر این که ترامپ اصولا تا امروز رای چهار درصد واجدین شرایط رای دادن را کسب کرده است.
از تراژدی ترامپ تا انقلاب درون حزبی
پیشتازی ترامپ که تاکنون هیچ گونه پیشینه سیاسی نداشته است، حزب جمهوری خواه را در شرایط ویژهای قرار داده است. برخی از انشعاب درون حزبی سخن گفته اند، امری که با توجه به ساختار نظام سیاسی آمریکا بعید به نظر میرسد. با این حال جیمز ثاربر، مدیر مرکز مطالعات کنگره و ریاست جمهوری در دانشگاه امریکن میگوید که نامزدی ترامپ عملا حزب جمهوری خواه را در گیر یک انقلاب کرده است. ثاربر تاکید میکند:”چه او در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود و یا نشود، حزب جمهوری خواه در حال گذار از یک انقلاب درون حزبی است، زیرا این حزب از یک سو با اعضای تی پارتی، افراطیهای راست گرا مواجه است که تعدادی از آنها در مجلس نمایندگان نیز حضور دارند و از سوی دیگر با جمهوری خواهان سنتی که بر آرمانهای کلاسیک محافظه کاری تاکید دارند.” واقعیت این است که پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حضورش در کاخ سفید نه تنها برای حزب جمهوری خواه و آمریکا بلکه برای دیگر کشورهای دنیا نیز یک تراژدی ترسناک خواهد بود.