اسلاید شوستون اصلیپایتخت فرهنگ اسلامیپایتخت معنوی

مهر امام رضا ( ع) گرم تر از کانون خانواده

کد خبر : 5423
نویسنده : خبیری، خراسان

 لبخند به لب دارد و به گرمی پذیرایم می شود؛ اینجا آقای سیدی را آقاجان خطاب می کنند. فضای اینجا همانند کانون گرم یک خانواده است و به ظاهر نشانی از موسسه ای که محلی برای نگهداری کودکان بی سرپرست است، ندارد .حتی تابلویی بر سردرآن دیده نمی شود . اینجا موسسه پرتو   مهر امام رضا(ع) است که با توجه به حضور مدیرکل بهزیستی، مهمان آن شده ایم.  “سیدی ” با کلامی شیرین و صورتی خندان  می گوید: امروزدوستانم  پوریوسف مدیر کل بهزیستی ، حقدادی معاون اجتماعی و قیصری رئیس بهزیستی مشهد  به همراه خانواده هایشان  نه تحت این عناوین بلکه به عنوان مهمان به خانه فرزندانشان می آیند و میزبان هم خود بچه ها ی موسسه هستند و ما هیچ دخالتی در آن نداشته ایم  وبه نظرم نیاز ابتدایی و اصلی این بچه ها همین محبت هاست .
وی  درباره فعالیت های موسسه پرتو مهر امام رضا(ع) می گوید: از ابتدای شروع به کار خواستیم کارها را اصولی دنبال کنیم. کارهایی را که یا دیگران ندیدند و یا به آن توجهی نشده بود.
وی اضافه می کند: از ۱۱-۱۰ سال قبل که فعالیتمان را آغاز کردیم، متوجه شدیم که بچه های ترخیصی بهزیستی چه دختر و چه پسر  بعد از ۱۸سالگی باید مستقل شوند که به همین دلیل دچار مشکلاتی می شوند، لذا با توجه به این مشکلات ابتدا ۵-۴ سال مرکزی را برای پسران ترخیصی از بهزیستی راه اندازی کردیم وبعد از مدتی نیز مراکزی را برای دختران  بی سرپرست که از بهزیستی ترخیص می شدند راه اندازی کردیم که در این راه خوشبختانه همیشه لطف خداوند با ما بود .سیدی  با بیان این که این کار در نگاه اول بزرگ، سخت و حتی ناشدنی بود،  اظهار می کند: با توکل به خداوند و توسل به ائمه اطهار(ع) به ویژه حضرت رضا(ع) این کار به ثمر رسید وبعد از مدتی از شروع کار موسسه ، مجوز های لازم از بهزیستی گرفته شد و  با ورود بهزیستی به کار، بچه های کوچک را هم تحت پوشش قرار دادیم. وی  درادامه می گوید: بعد از مدتی متوجه شدیم که بیشتر این کودکان والدین دارند اما زندگی آنها از هم پاشیده شده است و حتی وقتی با آنها  صحبت می کردم برخی از آنها کودکانه و خودمانی  به من می گفتند آقاجان ما خانواده خوبی داشتیم اما بعد از مدتی پدر و مادرمان دچار مشکل شدند و پدرم سرکار نمی رفت و یا دیر می رفت ودر این میان هم کم کم وسایل خانه کم شد تا جایی که آخرپدر و مادرمان هرکدام به یک راهی رفتند و ما سر از بهزیستی درآوردیم.او می افزاید:  لذا ما پیگیراین خانواده ها شدیم  و۴-۳ سال است به دنبال این هستیم که این خانواده ها را آشتی دهیم تا با تشکیل مجدد خانواده فرزندانشان را تحویل بگیرند .وی درباره حضور خود و تعدادی از بچه های موسسه در برنامه ماه عسل سال گذشته  که منجر به خواستگاری و ازدواج دو تن از آنها شد، می گوید: باید اعتراف کنم که بعد از برنامه ای که در ماه عسل داشتیم مراجعات به موسسه از سرتا سر ایران برای کمک گرفتن  بسیار زیاد شد وبه همین دلیل  مقداری فشار کار ما بیشتر شد؛ البته ما هیچ وقت گلایه ای نداریم زیرا معتقدیم هر کسی روزی خودش را با خود می آورد و ما وسیله هستیم.سیدی می افزاید: موسسه پرتو مهر امام رضا(ع) هم اکنون ۷۵نفر را به صورت شبانه روزی تحت پوشش قرار داده است که حدود۵۲نفر از آنها دختر و بقیه پسرهستند. البته بعد از برنامه ماه عسل ۵-۱۴ نفر از بچه هایمان ازدواج کرده و تعدادی دیگر تحت پوشش قرار گرفته اند .وی درادامه با لبخندی  برلب می گوید : بگذارید خاطره ای را بگویم ، در یک ماه ۴نفر از دخترانمان را برای عقد بالای سر حضرت به حرم مطهر بردم هنگامی که همراه دختر چهارمی به حرم رفتم  و با وی به حضرت سلام دادم، هنگام خروج یکی از همراهان به من گفت سید هنگام سلام چه دیدی؟ گفتم چیزی ندیدم، گفت هنگام سلام خنده عجیبی کردی بگو دلیلش چه بود؟ در پاسخ گفتم من چشمم که به حرم افتاد، به امام رضا (ع) گفتم آقا هرگز تصور نمی کردم در یک ماه چهار دختر عروس کنم… .
وی با توصیه به خیران می گوید: دوست دارم این لذتی را که در عمل خیر است همه بچشند زیراهمه به دنبال شادی و خوشحالی هستند و به نظرم محل و دلیلش را گم کرده اند در حالی که با یک کار خیر انسان زنده می شود .سیدی درباره “حامد” یکی از بچه های موسسه پرتومهر امام رضا (ع) که ازهمسرش در برنامه ماه عسل خواستگاری و سپس ازدواج کرد، می گوید: او و همسرش اکنون زندگی خوبی دارند و حامد در مسکن و شهرسازی دایره حقوقی استخدام شده و همسرش را نیز  که درسش در حال اتمام است به عنوان مربی استخدام می کنیم  زیرا ما سعی کرده ایم در موسسه یک رابطه خانوادگی ایجاد کنیم .
برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پانزده − چهارده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن